خوراک فرهنگی بچهها جز ماهواره و فیلمهای خارجی چیست؟
تاریخ انتشار: ۷ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۷۱۱۷۷۶
کارگردان فیلم سینمایی «عینک» میگوید: با وجود مساعد نبودن شرایط برای اکران، معتقدم کودکان به تنفس و تنوع نیاز دارند و حتی اگر جنگ رخ دهد، نباید آنها را تا جای ممکن درگیر کرد؛ این ضرورتی است که اکران «عینک» را در این مقطع برای من توجیه میکند.
فیلم سینمایی «عینک» به کارگردانی رضا آقایی و تهیهکنندگی مهدی عظیمیمیرآبادی که در جشنواره فیلم کودک و نوجوان اصفهان و چند رویداد دیگر جایزه گرفته، از امروز هفتم دیماه در سینماها اکران شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
داستان این فیلم با بازی هنرمندانی همچون راستین عزیزپور، سانیا رمضانی، مهدی هاشمی و پرویز بزرگی درباره خواهر و برادری است که در روزهای نزدیک عید تلاش میکنند تا عینک مادربزرگشان را تعمیر کنند. در این راه با «امان» پسر بچه افغانستانی آشنا میشوند که ادعا میکند میتواند به آنها کمک کند.
رضا آقایی -کارگردان این فیلم - در گفتوگویی با ایسنا با اشاره به اینکه ۶ سال منتظر اکران فیلمش بوده، بیان کرد: بعد از چند سال انتظار و در روزهایی که حال مردم و همینطور خود ما خیلی خوب نیست و درواقع در بدترین زمان ممکن به اکران رسیدهایم اما چارهای هم نیست.«عینک» در دسته فیلمهای کودک قرار میگیرد که قرار بود سال ۱۳۹۹ آن را اکران کنیم ولی به خاطر کرونا و تعطیلی مدارس شرایط مهیا نشد و امسال هم به دنبال اکران بودیم که از اواخر شهریور این اعتراضها شروع شد. با این حال از آنجا که فیلم ما در گروه هنر و تجربه باید اکران شود، زمان دیگری برای اکران نداشتیم؛ ضمن اینکه سال بعد هم با این وضعیت، شرایط بدتر میشود.
او با بیان اینکه در سالهای پیش از کرونا هم به دلیل تغییر تهیهکننده و مشکلاتی که در طول کار از زمان گرفتن پروانه ساخت تا نمایش با وزارت ارشاد داشته، ادامه داد: بدشانسیهای زیادی داشتم تا این فیلم اولم را به سرانجام برسانم و تصور میکردم با باز شدن مدارس شرایط خوبی برای اکران داشته باشیم که با اعتراضهای اخیر همه چیز عوض شد، با این حال فکر میکنم بچهها نیاز به تنفس و تنوع دارند چون حتی اگر جنگ جهانی سوم هم بشود قرار نیست بچهها درگیر شوند و باید نیازهای آنها را تامین کرد. الان هم بنا به همین ضرورت «عینک» را اکران کردیم.
آقایی افزود: برای اکران در گروه هنر و تجربه حدود ۲۰ سالن سینما در اختیار داریم که فعلا یک ماه فیلم را اکران میکنند. علاوه براین، سه سال قبل با وزارت آموزش و پرورش قراردادی بسته بودیم تا امکان نمایش فیلم در شکلی متفاوت فراهم شود. این طرح پیشنهادی به صورت یک پویش در همکاری مشترک با آموزش و پرورش بود که آنها هم استقبال کردند تا خودشان خواهان اجرا باشند و نمایش فیلم به شکل یک اردوی تربیتی درآید. اگر این روند ادامه داشته باشد، شرایط خوبی را رقم میزند تا تمام فیلمهای مناسب گروه سنی کودک و نوجوان با تایید آموزش و پرورش در این قالب برای بچهها نمایش داده شوند.
کارگردان فیلم «عینک» در بخشی دیگر از صحبتهای خود به صحبتهای مسئولان از جمله وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره تولیدات بنیاد سینمایی فارابی اشاره کرد و گفت: گفته شده که ۲۳ فیلم در بنیاد سینمایی فارابی حمایت میشود. برای من سوال است که از این میان چند فیلم در حوزه کودک هستند؟ من فیلمنامهام را پس از گرفتن پروانه ساخت به فارابی که متولی سینمای کودک است، داده بودم تا شاید حمایتی شود ولی به نظر میرسد اصلاً آن را ندیدهاند چون گفتند چنین فیلمنامهای نداشتند. واقعا سوال است که چرا در فارابی میلیاردها تومان برای فیلمهایی خرج می شود که اصلا بِفروش هم نیستند. اگر مثلاً ۲۰ میلیارد تومان را که ممکن است برای یک فیلم پرخرج هزینه کنند، صرف ۱۰ فیلم کودک با بودجه پایین میکردند دستکم آثاری برای کودکان ساخته میشد که خوراک فرهنگی برایشان باشد.
آقایی با اشاره به وضعیت جشنواره فیلم کودک امسال که به دلیل نداشتن فیلم مثل هر سال برگزار نمیشود، دامه داد: یک بررسی ا اعتراضات اخیر در خیابانها نشان میدهد که بسیاری از شرکتکنندگان زیر ۲۰ سال سن دارند. آنها ۱۰ سال پیش فقط ۱۰ سال سن داشتند و آیا در حوزه فرهنگی برای آنها خوراکی فراهم شده بود؟ این یکی از بزرگترین معضلات اجتماعی ماست و وقتی حوزه فرهنگ را رها میکنیم ، بعد بازخورد آن را میبینیم. خود من فرزند ۱۰ سالهای دارم که هیچ خوراک فرهنگی مناسبی برای او نیست. این بچهها یا مجبورند فیلمهای قدیمی را ببیند یا پای ماهواره بشینند و محصولات خارجی را تماشا کنند. درحال حاضر بیشتر آثار تولیدی سینما به سمت کارهای طنز رفته و در حوزه سینمای کودک هم باید فاتحه آن را خواند چون با این وضعیت سال بعد هم شرایط بدتر خواهد شد.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: فیلم عینک رضا آقایی دفاع مقدس یافته های باستان شناسی باستان شناسي دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم برای اکران بچه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۷۱۱۷۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا تجربه شکست خورده را تکرار میکنید؟
به گزارش «تابناک»، محمد مهاجری در روزنامه اعماد نوشت: این مطلب را در کمال اکراه مینویسم زیرا به عنوان یک معتقد و ملتزم به حجاب تمایل ندارم نوشتهام همسو با مخالفان این حکم تلقی شود اما آنچه وادارم میکند بنویسم نگرانی عمیق از این موضوع است که اظهارات و عملکرد برخی مسوولان در زمینه مقابله با بیحجابی را دقیقا دارای نتیجه عکس پیشبینی میکنم و تصورم آن است که همچون مواردی که به آن اشاره خواهم کرد، نهتنها به با حجاب کردن و دیندارکردن جامعه کمکی نمیشود، که باحجابها را نیز در اراده و تصمیمشان متزلزل میکند.
سردار رادان فرمانده محترم نیروی انتظامی مدتی پیش تاکید کرد که مقوله حجاب، کاملا فرهنگی- اجتماعی است و نه امنیتی. این سخن درست او، اما در ادامه هیچ راهحلی جز برخورد پلیسی نمییابد. اساسا ما عادت داریم هر موضوع فرهنگی یا اجتماعی را تبدیل به کیس سیاسی کنیم. وقتی این مقوله سیاسی شد، ظرفیت امنیتی شدن پیدا میکند و بعد از آن هم معلوم است چه اتفاقی رخ میدهد. مدتی قشونکشی و دعوا و جنگ برپا میشود؛ دایره بحران گسترش مییابد؛ فاجعهای خلق میشود؛ بگیر و ببند راه میافتد؛ جامعه به اوج التهاب میرسد ... و نهایتا زخمی ناسور بر تن جامعه میماند. ظاهر اوضاع آرام میشود و آتشی که برافروخته شد، برای مدتی زیر خاکستر میماند و در انتظار فرصتی دیگر برای غائلهای دیگر روزشماری خواهیم کرد.
در سال ۱۳۵۸ موضوع موادمخدر، مسالهای جدی بود. مرحوم صادق خلخالی افتاد به جان قاچاقچیهای مواد مخدر و احکام اعدام و حبسهای طویلالمدت که از پس یکدیگر صادر و اجرا میشد. اهمیت موضوع آنقدر بالا بود که پروندههای موادمخدر در دادگاه انقلاب (و نه دادگاه عمومی) رسیدگی میشد. هنوز هم همین است. نتیجهاش چه شد؟ مواد مخدر جمع شد؟ تعداد معتادها کاهش یافت؟ الان وضع اعتیاد در جامعه مطلوب است؟هشدارهایی که پلیس در مورد کاهش سن اعتیاد و فراگیری آن میدهد، میبینید و میشنوید؟ همهچیز گویای آن است که قلع و قمعهای آن روزگار نتیجهاش بسیار کمتر از هزینهاش بوده.
ممکن است عدهای بگویند اگر همین برخوردها نبود، الان وضعیتمان بسیار بدتر از این بود. این از آن شبه استدلالهایی است که فقط مطرحکنندگانش را فریب میدهد و روشهای بینتیجه قبلی را توجیه میکند. برخورد با ماهواره و جمعآوری دیشها نمونه بعدی است. مگر ماموران از در و دیوار خانههای مردم بالا نرفتند؟ مگر با راپل به روی بام خانهها فرود نیامدند؟ نتیجه چه شد؟ این دیگر مانند مورد قبلی نیست که بگویند اگر برخورد نمیکردیم الان وضعیت بدتر بود.
اتفاقا افزایش روز افزون ماهوارهها ثابت کرد آن هجومها نه تنها هیچ سودی نداشت که پلیس و تصمیمگیران را از چشم مردم انداخت. و امروز درصد استفادهکنندگان از ماهواره بر همه عیان است. نتیجه آنکه در دو مقوله موادمخدر و ماهواره، با همه تصمیمات شدید، نتیجه دلخواه عاید کشور نشد. در موضوع حجاب نیز چنددهه است روشهای مختلف انتظامی تجربه شده و باز هم نتیجه معلوم است. اگر آنگونه که آقای رادان میگوید، این موضوع، فرهنگی و اجتماعی است، چرا با واردکردن پلیس، نتیجه محتوم گذشته را به جان میخرد و تجربه شکست خورده را تکرار میکند؟پرسشی که فرمانده محترم پلیس باید به آن پاسخ دهد اینکه در گشت ارشاد (و اخیرا طرح نور) میخواهند با چه چیز مقابله کنند؟ با «بیحجاب » یا «بیحجابی »؟ قاعدتا آنچه را پلیس مامور اجرای آن است برخورد با بانوان بیحجاب است .
به عبارت دقیقتر، پلیس با همه توان خود وارد شده تا با معلول مقابله کند و کاری به علت ندارد. خب محصول این کار چیست؟ به خانمی تذکر داده میشود. او شال یا روسریاش را کمی بالاتر میآورد و وقتی از جلوی پلیس رد شد دوباره همان تیپ قبلی مشاهده میشود. آیا این همه قانون و مقررات و توصیه و مصاحبه و اطلاعیه، برای این است که بانوان فقط جلوی چشم پلیس باحجاب باشند؟ حتی در قانون بعدی که اگر به تصویب شورای نگهبان برسد، خانمها باید در برابر دوربینهای متعدد، باحجاب باشند و هر جا دوربین و مامور نبود آزادند.
خودمان را جای ماموران پلیس و حتی نیروهای آمر به معروف که وظیفه تذکر به بیحجابها را دارند بگذاریم.
آیا وقتی میبینیم تذکرمان فقط برای چندثانیه فایده دارد و یک خانم بیحجاب 50متر آنطرفتر، کار خودش را میکند، فرسوده نمیشویم؟ حس « سر کار بودن » پیدا نمیکنیم؟دلیلش این است که همه مسوولان، در درک موضوع دچار سادهاندیشیاند و پدیده بیحجاب و بیحجابی را از هم جدا میدانند. و لابد میگویند چون برای دومی کاری نمیکنیم لااقل جلوی اولی را بگیریم. مجددا برمیگردم به مثال موادمخدر. در همان سالهای پرحرارت، چه بسیار معتادانی که به زندان و جریمه و... محکوم شدند اما دیری نگذشت که با اختراع جمله «معتاد بیمار است، نه مجرم » از همه افعال گذشته دست کشیدیم.
کوتاه سخن آنکه تا وقتی مثل نماینده بیتربیت اصفهان درمجلس، بیحجابی را پیش درآمد جرایم جنسی زشت، ترسیم میکنیم و برای پوشیدن جامه عفت برجامعه برنامه نداریم، ناگزیریم دست به دامان پلیس شویم.
جناب آقای رادان را دعوت میکنم با لباس شخصی همراه خانواده محجبه خود در نقاط مختلف شهر تردد کنند و درددلهای خانوادههای متدین را که از برخورد نامتعارف پلیس با مقوله بیحجابی گلهمندند بشنوند. قطعا در تصمیمشان مبنی بر اینکه برخورد با بیحجابی مهمتر است، یا مقابله با بیحجاب رجحان دارد، موثر خواهد بود.